06:03

1404/09/16

پایگاه خبری تخصصی صنایع، معادن و فولاد کشور

اختصاصی/

گل‌گهر؛ معمار نسل تازه بهره‌وری در زنجیره فولاد ایران

شرکت معدنی و صنعتی گل‌گهر در نیمه نخست سال ۱۴۰۴ تصویری شفاف از یک موفقیت واقعی ترسیم کرد؛ موفقیتی که حاصل شانس بازار یا تورم قیمتی نیست، بلکه نتیجه‌ی سیاست‌های دقیق مدیریتی، بازسازی ساختار تولید، سرمایه‌گذاری در بهره‌وری و تمرکز بر محصولات دارای ارزش افزوده بالاتر است.

گروه تحلیل”نوای صنعت” بررسی کرد؛ رشد ۶۸ درصدی مبلغ فروش نسبت به مدت مشابه سال گذشته، تنها بخشی از داستان تحول در این شرکت است؛ تحولی که می‌تواند گل‌گهر را از یک بازیگر معدنی به بازیگر تعیین‌کننده در زنجیره فولاد کشور تبدیل کند.

مهندسی رشد؛ از خطوط فرآوری تا کنترل انرژی

بر اساس داده‌های رسمی، حجم تولید کنسانتره گل‌گهر در نیمه اول سال جاری با رشد ۱۰ درصدی به ۶ میلیون و ۹۸۰ هزار تن و تولید گندله با رشد ۵ درصدی به ۶ میلیون و ۶۰۰ هزار تن رسیده است. این ارقام در ظاهر ساده‌اند، اما معنای آن‌ها یک چیز است: افزایش ظرفیت عملیاتی مؤثر.

تداوم تولید در شرایط بحرانی انرژی در تابستان، نقطه عطف عملکرد گل‌گهر است. در حالی که بسیاری از شرکت‌های معدنی و فولادی با افت تولید مواجه شدند، این مجموعه با برنامه‌ریزی برای مدیریت بار انرژی، اجرای تعمیرات پیشگیرانه و تأمین پایدار خوراک تولید، توانست خطوط خود را بدون توقف فعال نگاه دارد. این رویکرد نه تنها از کاهش تولید جلوگیری کرد، بلکه اجازه داد شرکت از کمبود عرضه در بازار داخلی بهره‌برداری کند و در موقعیت ممتاز قیمتی قرار گیرد.

سبد هوشمند فروش؛ حرکت از خام‌فروشی به ارزش افزوده

نکته قابل توجه دیگر در عملکرد گل‌گهر، تغییر ترکیب فروش محصولات است. در گذشته، بخش عمده درآمد شرکت از فروش کنسانتره خام حاصل می‌شد، اما در سال ۱۴۰۴ سهم محصولات فرآوری‌شده مانند گندله افزایش یافته است؛ محصولی که علاوه بر ارزش افزوده بالاتر، نرخ فروش و حاشیه سود بهتری دارد. رشد ۸ درصدی فروش گندله و استفاده از ظرفیت‌های تازه برای پاسخ به تقاضای پرشتاب فولادسازان نشان می‌دهد این سیاست در مسیر درست قرار گرفته است.

این تغییر، حاصل یک تصمیم مدیریتی آگاهانه در چارچوب سیاست «تمرکز بر زنجیره ارزش» است؛ حرکتی از مواد اولیه به سمت محصولاتی پایدار، سودآور و دارای تقاضای مداوم.

بورس کالا؛ سکوی تسلط بر بازار

یکی از اقدامات راهبردی گل‌گهر در این دوره، افزایش عرضه محصولات در بورس کالای ایران بود؛ تصمیمی که به ظاهر فنی است اما در عمل اثرات عمیق اقتصادی دارد.

ورود گسترده‌تر به بورس باعث شده شرکت به طیف وسیع‌تری از خریداران دسترسی داشته باشد، قیمت‌ها بر اساس رقابت واقعی تعیین شوند، نقدشوندگی منابع افزایش یابد و گردش سرمایه تسریع شود. به بیان دقیق‌تر، بورس کالا به سکوی نفوذ گل‌گهر در بازار داخلی تبدیل شده است. وقتی عرضه‌ها شفاف، منظم و رقابتی باشند، شرکت در عمل تبدیل به مرجع قیمتی برای محصولات کلیدی زنجیره فولاد—از کنسانتره تا گندله—خواهد شد.

هم‌زمان با این سیاست، رشد تقاضا از سوی فولادسازان داخلی، به‌ویژه واحدهای احیای مستقیم، باعث جهش در ارزش کل معاملات شد و درآمد شرکت از نرخ فروش فراتر رفت؛ یعنی سود عملیاتی از دل حجم و نرخ توأمان شکل گرفت.

هم‌افزایی درون‌گروهی؛ از معدن تا فولاد

تحلیل عملکرد گل‌گهر بدون اشاره به بازوی صنعتی آن، یعنی شرکت توسعه آهن و فولاد گل‌گهر ناقص است. این مجموعه با تأمین بیش از ۳۵ درصد آهن اسفنجی کشور، حلقه‌ای حیاتی در زنجیره فولاد ایران محسوب می‌شود. هماهنگی عملیاتی میان دو شرکت موجب جریان پایدار مواد اولیه، حذف ریسک کمبود خوراک و کاهش هزینه‌های حمل و انبارداری شده است. این ارتباط ساختاری، همان مزیت کلیدی اقتصاد صنعتی است؛ هم‌افزایی ادغام یا Integration Synergy، که انسجام فرآیندها را چند برابر کرده و تاب‌آوری تولید را افزایش داده است.

فناوری و بهره‌وری؛ شتاب در رشد درون‌زا

در کنار عوامل مالی، گل‌گهر طی سال‌های اخیر با اجرای طرح‌های نوسازی ماشین‌آلات، نصب سامانه‌های پایش هوشمند فرآیند، و بازگردانی آب و انرژی در خطوط تولید، شاخص‌های مصرف ویژه را کاهش داده است. نتیجه این تلاش‌ها، کاهش هزینه تولید هر تن محصول و افزایش حاشیه سود ناخالص بوده است.

آنچه این دستاورد را خاص می‌کند، رشد درون‌زا است—رُشدی که بدون توسعه اسمی ظرفیت یا افزایش مقیاس فیزیکی تحقق یافته است. گل‌گهر عملاً اثبات کرده است که رشد واقعی در صنعت فولاد، نه از توسعه‌های پرهزینه، بلکه از مدیریت هوشمند فرآیند و بازآفرینی ظرفیت‌های موجود ممکن می‌شود. این همان نقطه‌ای است که اقتصاد بهره‌وری در ایران آغاز شده و گل‌گهر، پیشرو آن است.

گل‌گهر امروز یک شرکت معدنی صرف نیست؛ یک بازیگر مؤثر در اقتصاد ملی است که با ترکیب دانش مهندسی، مدیریت انرژی، تنوع محصول و شفافیت معاملاتی، به مرجع تازه‌ای در زنجیره ارزش فولاد ایران تبدیل شده است. این عملکرد نه یک جهش مقطعی، بلکه نشانه‌ای از شکل‌گیری مدلی نوین از مدیریت صنعتی ایرانی است؛ مدلی که قادر است از درون محدودیت‌ها، ظرفیت بسازد و از ظرفیت، قدرت خلق کند.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *